مکتب تشیع در طول تاریخ؛ یعنی از زمان اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام تا زمان غیبت صغری و بعد در زمان غیبتکبری بزرگترین رسالتی که نخبگان این مکتب بر دوش داشتهاند بحث پاسخگویی به شبهات بوده است و یک همت بلندی را از همان ابتدا در بزرگان این مکتب نسبت به این مسئله میبینیم. شما میبینید سید مرتضی6 اگر کتاب «تنزیه الأنبیاء و الأئمة» مینویسد به خاطر این است که یک عالم سنی کتاب «ضلّة الأنبیاء» مینویسد و شبهاتی را در آن زمان نسبت به عدم عصمت انبیا مطرح میکند به همین خاطر مرحوم سید مرتضی6 در مقابل این عالم سنی قلم به دست میگیرد و در دفاع از شخصیت و عصمت انبیا کتاب «تنزیه الأنبیاء و الأئمة» را در رد آن مینویسد. رسالههای شیخمفید6 را وقتی بررسی میکنیم مشاهده میکنیم که غالب این رسالهها پاسخ به یک شبهه است. اگر شیخمفید6 راجع به غدیر رساله مینویسد در حقیقت پاسخ به شبههای است که مطرحشده است. اگر شیخمفید راجع به معنای ولایت نگارهای مینویسد پاسخ به شبهه است. همینطور سایر علمای شیعه یکی از رسالتهای خودشان را پاسخگویی به شبهات میدانستهاند و پیشگامان درستکار و عادل ما بهخوبی این رسالت خودشان را به انجام رساندهاند.