ماهیت شبهه ابتدا کلامم را دربارۀ شبهه با کلام مولایمان حضرت امیرالمؤمنین امام علی8 آغاز میکنم و نکاتی را عرض میکنم. نکتۀ اول این است که بدانیم چرا شبهه را شبهه نامیدهاند؟ حضرت امیرالمؤمنین امام علی8 در این زمینه میفرمایند: «وَ إِنَّمَا سُمِّیَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ» (نهجالبلاغة، خطبۀ 38)؛ «شبهه از این جهت شبهه نامیده شده که شبیه و مانند حقّ است (هرکس نمىتواند میان حقّ و باطل تمیز دهد)». اگر شبهه را شبهه گفتهاند به خاطر این است که قیافۀ جذابی به آن داده میشود که انسان در آغاز که به آن مینگرد و یا میشنود، نزدیک است بهسوی آن جلب شود؛ چرا؟ به خاطر اینکه قیافه حق را به خود گرفته است. شبهات به حسب ظاهر رو به سوی حق دارد و چون طبیعت انسانها حقطلبی است و دنبال حق و حقیقت میگردند و ندای فطرت خودشان را پاسخ میدهند؛ روی همین جهت ممکن است دلهایی به همین شبههها و شبههافکنیها متوجه شود و گرایش پیدا کند؛ پس سرّ اینکه شبهه را شبهه گفتند عبارت از این است که یک مشابهتی با حق دارد و جلوهای از حق از آن احساس میشود، درحالیکه حقیقت این نیست.