%0 Journal Article %T سخن سردبیر %J فصلنامه علمی تخصصی پاسخ %I مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات ـ حوزه‌های علمیه %Z 2821-0956 %D 2021 %\ 02/08/2021 %V 5 %N 20 %P 7-10 %! سخن سردبیر %K سخن سردبیر %K حلال و حرام %K ذبح %K شیاطین %K ابلیس %K دستورات الهی %R %X در سورۀ مبارکۀ انعام، خداوند متعال بعد از آنکه بر پیروی از احکام الهی تأکید می‌کند. «أَفَغَیرَ اللَّهِ أَبْتَغِی حَکَماً» (انعام: 114) یک مورد از احکام الهی را به‌عنوان نمونه بیان می‌کند و سپس شبهۀ مشرکان را در‌این‌باره یادآور می‌شود و آن را نقد می‌کند. در آیۀ 118 می‌فرماید: «فَکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیهِ إِنْ کُنْتُمْ بِآیاتِهِ مُؤْمِنِینَ» پس اگر به آیات الهى ایمان دارید (تنها از) آنچه نام خداوند (هنگام ذبح) بر آن برده شد بخورید.  در این آیه از بیان قبلى استنتاج مى‏کند که بنابراین باید از حکمى که خداوند تشریع فرموده اطاعت کرد و آنچه را دیگران از روى هواى نفس و بدون علم، تجویز مى‏کنند (خوردن از گوشت حیوان مردار که نام خدا بر آن برده نشده) و بر سر آن با وسوسۀ شیاطین با مؤمنین به مجادله مى‏پردازند، باید به دور انداخت. بسیارى از مردم هستند که کارشان گمراه ساختن دیگران است و آنان را با هواى نفس خود و بدون داشتن علم از راه به در مى‏برند، لیکن پروردگارت به کسانى که از حدود خدایى تجاوز مى‏کنند داناتر است. و این متجاوزین همان مشرکین هستند که مى‏گفتند: چه فرق است بین آن گوشتى که با اسم خدا ذبح شده و آن حیوانى که مردار شده و خدا آن را کشته است، یا باید هیچ‌کدام را نخورد و یا هر دو را خورد. در آیۀ 119 ادامه می‌دهد: «وَ ما لَکُمْ أَلَّا تَأْکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیهِ وَ قَدْ فَصَّلَ لَکُمْ ما حَرَّمَ عَلَیکُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَیهِ وَ إِنَّ کَثِیراً لَیضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَیرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِینَ» و شما را چه شده که از آنچه که نام خداوند بر آن برده شده است نمى‏خورید؟ (و بى‏جهت حلال ما را بر خود حرام مى‏کنید،) در صورتى که خداوند آنچه را بر شما حرام کرده خودش به تفصیل براى شما بیان کرده است، مگر آنچه (از محرّمات) که به خوردن آن مضطرّ شدید، همانا بسیارى از مردم، دیگران را جاهلانه به خاطر هوس‏هاى خود گمراه مى‏کنند. قطعاً پروردگارت به متجاوزان آگاه‏تر است. «وَ لا تَأْکُلُوا مِمَّا لَمْ یذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیهِ» نهى در آیۀ 121 مقابل امرى است که در جمله‏ «فَکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیهِ» بود. جملۀ‏ «وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ» نیز نهى مزبور را تعلیل نموده تثبیت مى‏کند. معنای جملۀ «وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ» در قالب استدلال شکل اول قیاس اقترانی چنین می‌شود: «خوردن از گوشت میته و گوشتى که در هنگام ذبحش اسم خدا بر آن برده نشده فسق است و هر فسقى اجتنابش واجب است، پس اجتناب از خوردن چنین گوشتى نیز واجب است». و اما جملۀ «وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیوحُونَ إِلى‏ أَوْلِیائِهِمْ لِیجادِلُوکُمْ» در ادامۀ آیه جواب شبهه‏اى است که به ذهن مؤمنین القا کرده بودند و آن این بود که: چطور حیوان ذبح شده به‌دست شما حلال است و اما حیوانى که خدا آن را کشته خوردنش حرام؟! جواب مى‏دهد: این سخن از چیزهایى است که شیطان به دلهاى دوستان خود یعنی مشرکین القا مى‏کند؛ زیرا بین این دو قسم گوشت فرق هست، یکى خوردنش فسق و خروج از طاعت الهی است و آن دیگرى نیست، خدا خوردن میته را حرام کرده و آن دیگرى را نکرده است. و اما جملۀ پایانی آیۀ 121‏ «وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ» مخالفت‌کنندگان را تهدید مى‏کند به خروج از ایمان و معنایش این است که: اگر شما مشرکین را در خوردن از گوشت میته اطاعت کنید، شما نیز مانند ایشان مشرک خواهید شد. اینکه این جمله به دنبال نهى از خوردن گوشت مردار واقع شده نه در ذیل امر به خوردن گوشتى که اسم خدا بر آن برده شده، دلیل بر این است که غرض مشرکین از جدالى که با مؤمنین داشتند این بوده که مؤمنین گوشت مردار را هم بخورند نه اینکه گوشت تذکیه شده را نخورند. از این آیات و نحوۀ مواجهه و استدلال خداوند متعال در برابر شبهات مخالفان، نکاتی چند قابل آموختن است از‌جمله: الف) ارائۀ یک قاعده و اصل کلی و سپس بردن مصادیق و موارد جزئی تحت آن ضابطه. خداوند پروردگار شماست و هیچ معبودی جز او نیست، پس فقط باید او را بپرستید و از او پیروی کنید. همۀ کارها به‌دست اوست؛ بنابراین حاکمیت و تشریع نیز از آن اوست. (آیات102و106و112و114و...) اگر فرموده از حیوانی که هنگام ذبحش نام او برده شده بخورید و اگر نام او برده نشده اجتناب کنید، ملاک در حلیت و حرمت گوشت حیوانات و... دستور اوست و نه استحسان و سلیقۀ من و شما. ب) در مواردی چند این نوع استدلال را از مخالفان می‌بینیم؛ مثلاً می‌گویند چه فرقی است بین زنا و ازدواج موقت. اگر مجاز است هر دو درست است و اگر حرام است هر دو ممنوع است. گفتن چهار کلمه نیز دخالتی تعیین‌کننده در مسئله ندارد. جواب‌های متعددی در مسئله وجود دارد که مهم‌ترین آن همین اصل کلی است. هر چه او حکم کرد و اجازه داد، مجاز و حلال است و اگر اجازه نداد، ممنوع است. مالک و حاکم بر همۀ امور فقط اوست «وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیوحُونَ إِلى‏ أَوْلِیائِهِمْ لِیجادِلُوکُمْ». ج) گاهی مخالفان و شیاطین از احساسات کاذب و تقدس جاهلانه استفاده می‌کنند. مثلاً می‌گویند حیوانی که مرده، به امر خداوند مرده و مرگ وحیات همه به‌دست اوست. اوست که جان حیوان را گرفته است و هیچ کار خداوند بدون حکمت نیست. قطعاً حیوانی که با خواست مستقیم او جان داده شریف‌تر است تا حیوانی که با خواست شما کشته شده. نخوردن گوشت گوسفند یا گاوی که با مرگ طبیعی و از جانب خداوند از دنیا رفته، بی‌توجهی و بی‌احترامی به افعال او و زشت است و مانند این سخنان. مؤمن عاقل نباید فریب این مغالطات را بخورد‏ «وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیوحُونَ إِلى‏ أَوْلِیائِهِمْ لِیجادِلُوکُمْ». د) ابلیس و شیاطین دیگر به سخن و عمل خود شکل و ظاهر استدلالی و معقول و روشنفکرانه می‌دهند و به آنانی که بندگی و دقت کافی ندارند به صور مختلف و پنهانی القا می‌کنند تا دیگران را جذب کرده و فریب دهند. هـ) مخالفت با آیات و دستورات الهی براساس هوا و هوس و جهل است. گاهی حب و بغض و نادانی افراد موجب ساختن افکار و استدلال‌های فریبا می‌شود «وَ إِنَّ کَثِیراً لَیضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَیرِ عِلْمٍ». و) پیروی از سخنان شیاطین و مخالفان خداوند بتدریج موجب جدال در مورد حقایق و مخالفت با آنها و سپس شرک در اطاعت یا حاکمیت نسبت به خداوند می‌شود. ز) مى‏گویند: در زمان جاهلیت عده‏اى عقیده داشتند که عمل منافى عفت (زنا) اگر در پنهانى باشد عیبى ندارد؛ تنها اگر آشکارا باشد گناه است! هم اکنون نیز عده‏اى این منطق جاهلى را پذیرفته و تنها از گناهان آشکار وحشت دارند، اما گناهان پنهانى را بدون احساس ناراحتى مرتکب مى‏شوند! آیات 120 و 121 به‌شدت این منطق را محکوم مى‏سازد. ح) بیان تفصیلی دستورات و موازین الهی، راه را بر انکار و عصیان می‌بندد. باید تعالیم و فرامین الهی را به خوبی و روشنی برای عموم مردم تبیین کرد تا دچار وسوسۀ شبهه‌کنندگان نشوند «وَ قَدْ فَصَّلَ لَکُمْ ما حَرَّمَ عَلَیکُمْ».* والسلام _____________________________ *. در ترجمه و توضیح آیات مذکور از تفسیر المیزان و تفسیر نمونه استفاده شده است. %U https://www.pasokhmag.ir/article_145320_34ee3736d3dd5622542ba17433b25d63.pdf